مامان خانوم
سلام زندگیم..سلام گل پسرم دیشب ساعت 11:30دقیقه بود..وماهم مشغول تماشای عصر جدید... که مثل همیشه شیرین زبونیت گل کرد وصدام کردی..مامان خانوم...اول سکوت کردم ...بعداز این که دوباره تکرار کردی..نگات کردم..باخوشحالی بهم نگاه میکردی ومیگفتی مامان خانوم..مامان فاطمه..خدا جونم انگار که دنیا روبهم داده باشن از خوشحالی نمیدونستم چی کنم..فقط بغلت کردم وباتموم وجود قربون صدقه این همه دلبری و شیرین زبونیت رفتم... خدا جونم شکرت..بخاطر همه چیز ...اول از همه وجود گل پسرم😊😊😊😊 سعی میکنم هر روز عصر ها ببرمت پارک..الکلنگ خیلی دوس داری..اولا از سرسره خوشت نمی اومد ولی حالا ..ما شاالله سراغ همه بازیها میری..وخوشبختانه از این دسته بچه ها که واسه بازی گریه کنن ...
نویسنده :
مامان وبابا
1:03