قدم بردار نازنینم
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا(ع)
گل پسر مامان
هیچ چیز لذت بخش ترازاین نیست که بشینم وراه رفتنت رو ببینم..اونم تو حرم امام رضا.
چندتا کفش داری که همشون بهت بزرگن..کلی بازار مشهد وزیر ورو کردیم تا بالاخره یه کفش اندازه ات پیدا کردیم.
فدای قدم های کوچولوت..بیمه امام رضا کردمت تا انشاالله زیر سایه اهل بیت قد بکشی وبشی سرباز امام زمان(عج).
خدا مهربون نظر لطفت رو روبه ما برگردون وعنایت کن تا بتونم فرزندی صالح تربیت کنم.
زیربارون تو حیاط جامع رضوی دعای گوئه همه بودم..
راستی..این روزای تو.
موقع نماز خوندن غیرقابل کنترل میشی همش میری سمت مهر ها ومیزاری تودهنت..میری سمت بچه ها و هاااا میگی بهشون😂😂😂
یه سررفتیم پاساژ غدیر تا کفش بخریم برات ..کل پاساژ وریختی بهم..چندتا خانم دورت جمع شده بودن وقربون صدقه ات میرفتن.اینقدر شیرین بازی درمی آوردی که حساب نداشت.
یه اتفاق عجیب هم تو راه افتاد..میخوام تو گینس ثبت کنم.
اومدنی توماشین داشتیم چیپس وماست میخوردیم که به تو با نون میدادم.
لقمه سوم وکه گذاشتم تودهنت یهو چشمات وبستی وسرت رو گذاشتی روسینه ام وخوابیدی..خیلی حاااااال کردم.داشتم از خوشحالی میترکیدم که اینقدر راحت وبدون گریه واذیت خوابیدی😅😅😅
اومدنی که زیاد اذیت نکردی خدا کنه تومسیر برگشت هم اینجور باشی..
گفتم برگشت کی دلش میاد از حرم خداحافظی کنه😢😢بازم قسمتمون کن☺
دوستت دارم،عاشتم...مامان😍😍
گل پسر مامان
هیچ چیز لذت بخش ترازاین نیست که بشینم وراه رفتنت رو ببینم..اونم تو حرم امام رضا.
چندتا کفش داری که همشون بهت بزرگن..کلی بازار مشهد وزیر ورو کردیم تا بالاخره یه کفش اندازه ات پیدا کردیم.
فدای قدم های کوچولوت..بیمه امام رضا کردمت تا انشاالله زیر سایه اهل بیت قد بکشی وبشی سرباز امام زمان(عج).
خدا مهربون نظر لطفت رو روبه ما برگردون وعنایت کن تا بتونم فرزندی صالح تربیت کنم.
زیربارون تو حیاط جامع رضوی دعای گوئه همه بودم..
راستی..این روزای تو.
موقع نماز خوندن غیرقابل کنترل میشی همش میری سمت مهر ها ومیزاری تودهنت..میری سمت بچه ها و هاااا میگی بهشون😂😂😂
یه سررفتیم پاساژ غدیر تا کفش بخریم برات ..کل پاساژ وریختی بهم..چندتا خانم دورت جمع شده بودن وقربون صدقه ات میرفتن.اینقدر شیرین بازی درمی آوردی که حساب نداشت.
یه اتفاق عجیب هم تو راه افتاد..میخوام تو گینس ثبت کنم.
اومدنی توماشین داشتیم چیپس وماست میخوردیم که به تو با نون میدادم.
لقمه سوم وکه گذاشتم تودهنت یهو چشمات وبستی وسرت رو گذاشتی روسینه ام وخوابیدی..خیلی حاااااال کردم.داشتم از خوشحالی میترکیدم که اینقدر راحت وبدون گریه واذیت خوابیدی😅😅😅
اومدنی که زیاد اذیت نکردی خدا کنه تومسیر برگشت هم اینجور باشی..
گفتم برگشت کی دلش میاد از حرم خداحافظی کنه😢😢بازم قسمتمون کن☺
دوستت دارم،عاشتم...مامان😍😍
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی