جوجه طلایی ما

جان وجانان منی

سخت ترین...

1398/4/1 15:56
نویسنده : مامان وبابا
274 بازدید
اشتراک گذاری
سلام عزیزترینم...

امروز بعداز یک هفته درگیری..علیرغم میلم بالاخره از شیر گرفتمت..خیلی سخت بود.باور کن بیشتر واسه خودم سخت بود..این همه دلبستگی و وابستگی که بهت دارم وبزارم کنار واز بهترین لحظه های عمرم بگذرم..ولی دیگه وقتش بود اینجوری توهم کمتر اذیت میشی..

مامان فدات بشه که طاقت دیدن اشکاتو نداشتم..خودم بیشتراز تواشک ریختم وغصه خوردم..ولی توپسر صبوری بودی وبیشتراز اونی که فکر میکردم با این قضیه کنار اومدی..الانم همش میگی مم بخویم وبعد خودت میگی..تخه...یعنی تلخه...به عروسکات شیر میدی وبعدمیگی تخه..دیروز به دایی جون وزندایی هم میگفتی😂😂😂

فدای شیرین زبونیات بشم من..

فوق العاده مهربون و باهوشی..اینو همه میگن😊😊

دوستت دارم..











پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

🥀نوزیتا🥀🥀نوزیتا🥀
1 تیر 98 16:45
وای چه قدر نازه چشم نخوره انشالله
مامان وبابا
پاسخ
سلامت باشین..ممنون😊
گاهی نی نی,گاهی مامیگاهی نی نی,گاهی مامی
2 تیر 98 1:14
مبارکه,به سلامتی
من می خوام یمی دوماه دیگه دخترمو از شیر بگیرم
خیلی وابسته ست
امیدوارم بتونم با کمترین اذیت واسه دخترم از پسش بربیام
با اینکه پنج سال پیش پسرمو از شیرگرفتم,ولی الان همش دارم مطلب جمع آوری می کنم انگار بار اولمه
مامان وبابا
پاسخ
سلامت باشین.
انشاالله که اذیت نشه.
اول سعی کنید تو روز کمش کنید..یه دفعه نگیرین..من صبرزرد زدم..همش میگه تلخه😓